داستانک های پسرک بی نمک
داستانک های پسرک بی نمک
جالب ترین نوشته ها 
قالب وبلاگ
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نوشته های یک پسر بی نمک و آدرس namakdoon.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 

 بين دو جنگ قادسيه و نهاوند چهار ماه فاصله بود. در اين بين، عمر بن الخطاب (خليفه دوم مسلمين)، به يزدگرد سوم (بيست و هشتمين پادشاه ساساني) نامه اي نوشت و در پي آن يزدگرد سوم ساساني پاسخش را به اين نامه داد. نسخه اصلي اين نامه ها هم اكنون در موزه لندن نگهداري ميشوند...متن نامه عمر بن الخطاب به يزدگرد سوم:     

 

از عمر بن الخطاب خليفه مسلمين به يزدگرد سوم شاهنشاه پارس

يزدگرد! من آينده روشني براي تو و ملت تو نمي بينم؛ مگر اينكه پيشنهاد مرا بپذيري و با من بيعت كني. تو سابقاً بر نصف جهان حكم مي راندي، ولي اكنون كه سپاهيان تو در خطوط مقدم شكست خورده اند و ملت تو در حال فروپاشي است من به تو راهي را پيشنهاد مي كنم تا جانت را نجات دهي.

 

 

شروع كن به پرستش الله واحد، به يكتا پرستي، به عبادت الله يكتا كه همه چيز را او آفريده. ما براي تو و براي تمام جهان پيام او را آورده ايم؛ او كه الله راستين است. از پرستش آتش دست بردار و به ملت خود فرمان بده كه آنها نيز از پرستش آتش كه خطاست دست بكشند. به ما بپيوند. الله اكبر را پرستش كن كه خداي راستين است و خالق جهان. الله را عبادت كن و اسلام را به عنوان راه رستگاري بپذير. به راه كفرآميز خود پايان بده و اسلام بياور و الله اكبر را منجي خود بدان. با اين كار، زندگي خودت را نجات بده و صلح را براي پارسيان بدست آر. اگر بهترين انتخاب را مي خواهي براي عجم ها* انجام دهي با من بيعت كن.

 

 

 

الله اكبر،
خليفة المسلمين،
عمر بن الخطاب.
*عجم: لقبي كه اعراب به پارسيان مي دادند؛ به معني كودن، نادان، و لال!! 
پاسخ يزدگرد سوم به عمر بن الخطاب:       
از شاه شاهان، شاه پارس، شاه سرزمين هاي پرشمار، شاه آريايي ها و غير آريايي ها، شاه پارسيان و نژادهاي ديگر از جمله عرب ها، شاه فرمانروايي پارس، يزدگرد سوم ساساني به عمربن الخطاب خليفه تازيان*؛ به نام اهورا مزدا، آفريننده زندگي و خرد؛ تو در نامه ات نوشته اي مي خواهي ما را به راه راست هدايت كني؛ به راه خداي راستينت، الله اكبر؛ بدون اينكه هيچ گونه آگاهي داشته باشي كه ما كه هستيم و چه را مي پرستیم

 

 

اين بسيار شگفت انگيز است كه تو لقب فرمانرواي عرب ها را براي خودت غصب كرده اي، در حالي كه آگاهي و دانش تو نسبت به امور دنيا به همان اندازه عرب هاي پست و مزخرف گو و سرگردان در بيابان هاي عربستان و انسان هاي عقب مانده بيابان گرد است.

 

 

مَردَك! تو به من پيشنهاد مي كني كه خداوند يكتا را بپرستم، در حالي كه نمي داني هزاران سال است كه ايرانيان خداوند يكتا را مي پرستند و روزي پنج بار به درگاه او نماز مي خوانند. هزاران سال است كه در ايران، سرزمين فرهنگ و هنر، اين رويه زندگي روزمره ماست. زماني كه ما داشتيم مهرباني و كردار نيك را در جهان مي پرورانديم، و پرچم پندار نيك، گفتار نيك، كردار نيك را در دست هايمان به اهتزاز درمي آورديم، تو و پدران تو داشتيد سوسمار مي خورديد و دخترانتان را زنده به گور مي كرديد. 

 

 

شما تازيان كه دم از الله مي زنيد، براي آفريده هاي خدا هيچ ارزشي قائل نيستيد؛ شما فرزندان خدا را گردن مي زنيد، اسراي جنگي را مي كشيد، به زن ها تجاوز مي كنيد، دختران خود را زنده به گور مي كنيد، به كاروان ها شبيخون مي زنيد، دسته دسته مردم را مي كشيد، زنان مردم را مي دزديد، و اموال آنها را سرقت مي كنيد. قلب شما از سنگ ساخته شده است. ما تمام اين اعمال شيطاني را كه شما انجام مي دهيد محكوم مي كنيم. حال با اين همه اعمال قبيح كه انجام مي دهيد، چگونه مي خواهيد به ما درس خداشناسي بدهيد؟ تو به من مي گويي از پرستش آتش دست بردارم؛ ما ايرانيان عشق به خالق و قدرت خلقت او را در نور خورشيد و گرمي آتش مي بينيم. نور و گرماي خورشيد و آتش، ما را قادر مي سازد كه نور حقيقت را ببينيم و قلب هايمان براي نزديكي به خالق و به همنوع گرم شود. اين به ما كمك مي كند تا با همديگر مهربان تر باشيم، و اين نور اهورايي را در اعماق قلبمان روشن مي سازد.

 

 

خداي ما اهورا مزداست و اين بسيار شگفت انگيز است كه شما تازه او را كشف كرده ايد و نام الله را بر روي آن گذارده ايد. اما ما و شما در يك سطح و مرتبه نيستيم. ما به همنوع كمك مي كنيم، ما عشق را در ميان آدميان قسمت مي كنيم، ما پندار نيك را در بين انسان ها ترويج مي كنيم، ما هزاران سال است كه فرهنگ پيشرفته خود را با احترام به فرهنگ هاي ديگر بر روي زمين مي گسترانيم؛ در حالي كه شما به نام الله به سرزمينهاي ديگر حمله مي كنيد، مردم را دسته دسته مي كشيد، قحطي به ارمغان مي آوريد و ترس و تهي دستي به راه مي اندازيد. شما رفتارهاي شيطاني را به نام الله انجام مي دهيد. چه كسي مسئول اين همه فاجعه است؟ آيا الله به شما دستور داده قتل كنيد، غارت كنيد و ويران كنيد؟ يا اينكه پيروان الله به نام او اين كارها را انجام مي دهند؟ و يا هردو؟

 

 

شما مي خواهيد عشق به خدا را با نظامي گري و قدرت شمشيرهايتان به مردم ياد بدهيد. شما بيابان گردهاي وحشي مي خواهيد به ملت متمدني مثل ما، درس خداشناسي بدهيد. ما هزاران سال فرهنگ و تمدن در پشت سر خود داريم، تو به جز نظامي گري، وحشي گري، قتل و جنايت چه چيزي را به ارتش عرب ها ياد داده اي؟ چه دانش و علمي را به مسلمانان ياد داده اي كه حالا اصرار داري به غير مسلمانان نيز ياد بدهي؟ چه دانش و فرهنگي را از الله ات آموخته اي كه اكنون مي خواهي به زور به ديگران هم بياموزي؟ 

 

 

افسوس و اي افسوس كه ارتش پارسيان ما از ارتش شما شكست خوردند و حالا مردم ما به زور شمشير مجبورند همان خداي خودشان را اين بار با نام الله پرستش كنند و همان پنج بار نماز را بخوانند ولي اين بار به زبان عربي؛ چون گويا الله شما فقط عربي متوجه ميشود. 

 

 

من پيشنهاد مي كنم كه تو و همدستانت به همان بيابان هايي كه پيش از اين عادت داشتيد در آن زندگي كنيد برگرديد. آنها را برگردان به همان جايي كه عادت داشتيد جلوي آفتاب از گرما بسوزيد، به همان زندگي قبيله اي، به همان سوسمار خوردن ها و شير شتر نوشيدن ها. 

 

 

من تو را نهي مي كنم از اين كه اين دسته هاي دزد را در سرزمين آباد ما رها كني؛ در شهر هاي متمدن ما و در ميان ملت پاكيزه ما جايي براي شما وجود ندارد. اين چهار پايان سنگدل (ارتش اعراب) را آزاد مگذار تا مردم ما را بكشند كنند، زنان و فرزندان ما را بربايند، به زنهاي ما تجاوز كنند و دخترانمان را به كنيزي به مكه بفرستند. نگذار اين جنايات را به نام الله انجام دهند؛ به اين كارهاي جنايتكارانه پايان بده. 

 

 

آريايي ها بخشنده، خونگرم، و مهمان نوازند؛ انسان هاي پاك به هر كجا كه بروند تخمِ دوستي، عشق، آگاهي و حقيقت را خواهند كاشت. بنابراين آنها تو و مردم تو را به خاطر اين كارهاي جنايتكارانه ات مجازات نخواهند كرد.

 

 

من از تو مي خواهم كه با الله اكبرت در همان بيابان هاي عربستان بماني، و به دليل داشتن عقايد ترسناك و خوي وحشي گري، از نزديك شدن به شهرهاي آباد و متمدن ما خودداري كني.

 

 

 
 
يزدگرد سوم ساساني.
*تازي: لقبي كه پارسيان به اعراب مي دادند؛ به معني سگ شكاري.
 

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ 26 مهر 1389برچسب:, ] [ 11:51 ] [ namakdoon ]

.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

Every sixty seconds you spend angry, upset or mad, is a full minute of happiness you'll never get back. هر 60 ثانيه اي را كه با عصبانيت، ناراحتي و يا ديوانگي بگذراني، از دست دادن يك دقيقه از خوشبختي است كه ديگر به تو باز نميگردد *Life is short, Break the rules, Forgive quickly, Kiss slowly, Love truly, Laugh uncontrollably, And never regret anything that made you smile. زندگي كوتاه است، قواعد را بشكن، سريع فراموش كن، به آرامي ببوس، واقعاً عاشق باش، بدون محدوديت بخند، و هيچ چيزي كه باعث خنده ات ميگردد را رد نكن
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 112
بازدید دیروز : 173
بازدید هفته : 288
بازدید ماه : 285
بازدید کل : 32787
تعداد مطالب : 114
تعداد نظرات : 88
تعداد آنلاین : 1